آقا سلام روضه مادر شروع شد

            یاران اشک های مکرر شروع شد

                    آقا اجازه هست بخوانم برایتان

                  این اتفاق از دم یک در شروع شد

  تا ریشه های چادر خاکی مادرت آتش گرفت

                           روضه معجر شروع شد

         فریاد های مادر پهلو شکسته ات

 تا شد فشار در دوبرابر شروع شد

    این ماجرا رسید به آنجا که

                  نیمه شب

           بی اختیار

گریه حیدر

  شروع

شد

نظرات شما عزیزان:

fateme

ساعت0:12---4 فروردين 1394

[وب سایت]

ایولا آقا سعید خوشوم آمد شمام بلدی مشهدی حرف بِزنی؟

fateme

ساعت0:11---4 فروردين 1394

[وب سایت]

خزان زود هنگام و کبود شدن،یاس بوستان پیامبر تسلیت باد
التماس دعا
پاسخ: محتاجیم به دعای خیر دوستان

چشم انتظار

ساعت23:47---15 اسفند 1393

[وب سایت]

مادر که برود نظم خانه به هم می ریزد

نگاه کن!

علی نجف ...

حسن بقیع ...

حسین کربلا ...

زینب دمشق ...

مهدی را نمیدانم کجا بیابم!

نمیدانم ...

اللهم عجل لولیک الفرج
**************************

عالی بود شعرتون
پاسخ: تشکر از حضورتون

مهدیس

ساعت9:30---14 اسفند 1393

آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند



در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند . . .




پاسخ:عالی بود/کاش آدرس میذاشتید

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: